آدم ها با دلایل خاص خودشان به زندگی ما وارد میشوند
و با دلایل خاص خودشان از زندگی ما می روند
نه از آمدن ها زیاد خوشحال باش
نه از رفتن ها زیاد غمگین
تا هستند دوستشان داشته باش
به هر دلیلی که آمده اند
و به هر دلیلی که هستند
بودنشان را دوست داشته باش...بی هیچ دلیلی
با نبودنشان هم سخت مگیر...باز هم بی هیچ دلیلی
اینبار اگر عاشق شدم
دوستت دارم رو اصلا به زبون نمیارم
قربون صدقه رفتن که هیچی!
نگرانیامم بروز نمیدم
وقتی حالش خوب نبود باهاش صحبت نمیکنم
وقتی دلش برا صدام تنگ شد بهش زنگ نمیزنم
باهاش اصلا بیرون نمیرم
به چشماش خیره نمیشم تا دلم گیر چشماش نشن
وقتی خواست قسم بخوره که تنهام نمیزاره
انگشت میزارم رو لبش ومیگم لازم نیست قسم بخوری
وحرمت قسم خدا رو بشکنی
خلاصه بهش گیر نمیدم
نمیگم دوست دارم
اینبار اگرعاشق شدم...
همیشه وقتی من میگفتم دوستت دارم او میگفت من بیشتر!
ولی دیگر از او خبری نیست!
دیشب خوابش را دیدم دلم هوایش را کرده بود دلم برایش تنگ شده بود!
دلتنگ بودم برای صدایش!برای خندیدنش!برای گفتن من بیشتر دوستت دارمش!
میگویند اگر به کسی زیاد فکر کنی مطمئن باش او هم به تو فکر میکند!
آیا حقیقت دارد؟
میگفت دیگر جز تو کسی نمیتواند در قلبم را باز بسته کند!
آیا حقیقت داشت؟
دوست داشتن او عادت بود یا دوست داشتن!
دلم گرفته!
آیا کسی میداند چگونه میشود دلتنگ نشد؟