روی آن شیشه تب دار تو را ها کردم
عکس زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
عرق سرد به پیشانی آن شیشه نشست
تا به امید ورود تو دهن وا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم